خاطرات اولین تابستان
یا لطیف ... سلام سپنتایی امروز اول مهر سال ١٣٩٠ وتو امروز چهار ماهه شدی ، مامی و بابایی میخوان خاطرات اولین تابستانی رو که تجربه کردی برات بنویسن ، البته اگه بخوام خاطرات این چهار ماه رو بنویسم باید هرروز این مدت رو با کلی خاطره بنویسم چون با تولد تو فصلی نو و قشنگ تو زندگی من و بابایی رقم خورد و هر لحظه اش برای ما ناب و خاطره انگیزه ، به همین دلیل فقط یه سری کلیات رو برات می نویسم که حوصله تو و کسایی که این وبلاگ رو می خونن سر نره . اول از همه یه دنیا بوووووووووووووووووووووووووووووووووس برای چهارمین ماهگردت ،سپنتای پاک و مقدس ما ،و یه دنیا آرزوهای قشنگ برای امید زندگیمون هرچی آرزوی خوبه مال تو ...
نویسنده :
مامان و باباش
12:21