9 ماه شدی ماه ما
یا لطیف ...
سلام سلام به دردونه باهوش مامی و بابایی
اول از همه نفسممممممممممممممممممممم
تمام عشق دنیا نثار چشم های زیبایت پسرم .
سپنتا در ٩ ماهگیش :
سپنتایی ، تو این ماه شما برای اولین بار تجربه مسافرت هوایی رو کسب کردی و با مامان اشی و بابایی و مامی برای یک هفته رفتیم جزیره کیش ، این اولین مسافرت زندگی قشنگته و مامی برات میلیونها میلیون از این مسافرت های خوب رو آرزو می کنه و امیدوارم تمام کشورهای دنیا رو ببینی و تجربه های قشنگ کسب کنی و یه مرد دنیا دیده بشی .( تاریخ اولین مسافرت هوایی شما ١٥ بهمن ١٣٩٠ )
از سفر به کیش بگم که شما خیلی پسر خوبی بودی و تو تمام مدت مسافرت اصلا ما رو اذیت نکردی و تو هواپیما هم فقط می خواستی که ما تو رو ایستاده روی میز نگه داریم و شما هم خودت رو برای مسافرهای پشت سری لوس کنی و وقتی اونها قربون صدقه ات می رفتن ذوق می کردی و با صدای بلند میخندیدی و آواز می خوندی ، خلاصه یه هواپیما رو گذاشته بودی سر کار و البته لپت هم کلی کشیده شد :)
تو کیش هم چون هوا خیلی عالی بود همش می خوابیدی ،وقتی هم میرفتیم بیرون شما سوار بر کالسکه تون احساس می کردی که داری خودت رانندگی می کنی و کلی صداهای با مزه در میاوردی و با دیدن ویترین بوتیک های رنگارنگ کلی ذوق می کردی .الهی قربونت برم .
یادمه تو یه بوتیک که لباس بچه گانه می فروخت من و مامان اشی داشتیم خرید می کردیم و تو و بابایی بیرون بودین ، پشت ویترین یه موتور بزرگ اسباب بازی بود که قرمز رنگ هم بود و تو اونقدر برای اون ذوق کردی و به شیشه چسبیده بودی که توجه همه رو جلب کردی و بابایی از این صحنه فیلم گرفتن تا برات یادگاری بمونه ، از الان عاشق ماشین و موتور و این جور وسایل هستی مهندس کوچولوی ما .
تو اولین سفرمون نشون دادی که خیلی خیلی خیلی خوش سفری و ما به غرور هر چه تمام تر بهت افتخار می کنیم و خدا را سپاس .
تو نهمین ماه زندگیت یاد گرفتی دستای کوچولوی نازت رو به علامت بای بای کردن تکون میدی و نمی دونی که تو این حالت چقدر خوشمزه و خوردنی میشی نفس . مامی و بابایی که حسابی از خجالت لپات درمیان :)
عاشق دنبال بازی هستی و هر روز باید یه ساعتی رو با ما دنبال بازی کنی و صدای خنده های قشنگت به اسمون میرسه ، همیشه بخند و شاد باش هستی ما ....