سپنتاسپنتا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

سپنتا

سپنتا و اولین چهارشنبه سوری

یا لطیف...   سلام سلام سلام یه سلام ویژه به سرخی شراره های آتش فرداشب        فردا شب چه خبره مامی ؟؟؟؟!!!!!!   فردا شب آخرین چهارشنبه ساله که طبق آداب و رسوم پارسیان باستان ، در این شب همه ایرانیان جشن های باشکوهی برگزار می کردنند و با این  کار با زمستون سرد و ساکت خداحافظی می کردنند و به استقبال بهار پر طراوت و سراسر زندگی می رفتند . واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه  چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته‌است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده‌است. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شودکه این آتش معمولا د...
23 اسفند 1390

9 ماه شدی ماه ما

یا لطیف ...   سلام سلام به دردونه باهوش مامی و بابایی اول از همه نفسممممممممممممممممممممم ٩ ماهگیت مبارک تمام عشق دنیا نثار چشم های زیبایت پسرم .   سپنتا در ٩ ماهگیش : سپنتایی  ، تو این ماه شما برای اولین بار تجربه مسافرت هوایی رو کسب کردی و با مامان اشی و بابایی و مامی برای یک هفته رفتیم جزیره کیش ، این اولین مسافرت زندگی قشنگته و مامی برات میلیونها میلیون از این مسافرت های خوب رو آرزو می کنه و امیدوارم تمام کشورهای دنیا رو ببینی و تجربه های قشنگ کسب کنی و یه مرد دنیا دیده بشی .( تاریخ اولین مسافرت هوایی شما ١٥ بهمن ١٣٩٠ ) از سفر به کیش بگم که شما خیلی پسر خ...
10 اسفند 1390

240 روزه که اومدی تو آغوشمون

یا لطیف ...   شازده پسر نازمون                                سلام تو هشتمین ماهگردت  دوباره می خوام برات از خودت بگم ... سپنتا جونم ،جونم برات بگه شما ماشالله هزارماشالله داری یه آقا به معنای واقعی میشی و هر روز من و بابایی شاهد بزرگ و بزرگ تر شدنت میشم و هر روز بیشتر از دیروز لذت واقعی پدر و مادر شدن رو درک می کنیم و به همین خاطر قبل از ثبت خاطرات هشت ماهگیت نازنین ما ، باید به تعداد ثانیه های این هشت ماه هزاران هزاربار حمد رب العالمینمان را ادا کنیم ... ...
30 دی 1390

دست دست

یا لطیف ... سلام خورشیدکم تو هفتمین ماه زندگیت شیرین شدی مثل عسل حتی شیرین تر از عسل ، باور کن که اغراق نمی کنم .   کوچولوی ما ،یاد گرفتی کلمه ما ما رو خیلی واضح و روان ادا می کنی و کلمه بابا رو بصورت ب ب با فتحه ادا می کنی البته در مواقع اضطراری از این کلمات استفاده می کنی و هر وقت بهت میگیم بگو با اون دوتا تیله گردت زل زل به ما نگاه می کنی و فکر کنم تو دلت به ریش ما میخندی که داریم این همه التماست می کنیم . شما یاد گرفتی خیلی قشنگ دست بزنی و تا بابایی یا من یا کسایی رو که دوست داری ، از در میان تو خونه براشون دست میزنی و براشون ذوق می کنی . خیلی وقته که مثل یه آقا میشینی (از اوایل شش ماهگیت بدون کمک می تونی ...
14 دی 1390

7 ماه شدی قشنگم ...

یا لطیف ...   نگاهت می کنم ....                             به تو که سراسر شور و شوقی ....                                                                    &nb...
14 دی 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سپنتا می باشد