اولین زمستون و اولین بیماری
یا لطیف ... سلام کودک نارنینم ، سلام نی نی نازم ، سلام نوزاد کوچک من ، سلام پاره تن ما ... سپنتای عزیزم از شب یلدا که رفتیم خونه اشی جون تا امروز که دارم این مطلب رو برات می نویسم شما دچار اسهال شدید شدی و تا حالا سه بار بردیمت دکتر . خدا رو هزار مرتبه شکر امروز نسبت به روزهای قبل حالت خیلی بهتر شده و اسهالت کمتر شده ولی از دیروز سرما هم خوردی و آب بینی ات همش در حال ریزشه .قربون اون مماخ کوچولوت برم من ... نمی دونی این دو هفته چه روزهای سختی برای من و بابایی بود و ما چقدر عذاب کشیدیم ، اگه میدونستم با خوردن هندونه شب یلدا مریض میشی ، باور کن تمام هندونه های دنیا رو از بین می بردم تا بتونم جلوی بیماری تو رو بگیرم . تو ...
نویسنده :
مامان و باباش
20:45